دل که گرفت،دستها،دست بکار میشود...
مدتهاست فرجش را از عمق وجود نخواسته ام و خواسته هایم را فرج خواسته ام تا
دورشوم از بشریت خویش.
حال تنها خواسته ام خواستنِ اوست.و نه هنوز خودش،چرا که هنوز در سقوطی راکد مانده ام.
شاید این نیز شروعی باشد.چه دانم!
راستی.:مینویسم برای خویش
- ۹۵/۰۲/۳۱